الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



 بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا اهل بیت النبوه
یا زهراء سلام الله علیها

* مردی که از قم قیام کرد
* امام موسی کاظم(ع) میفرمایند: « مردی از قم مردم را به حق دعوت کند، افرادی پیرامون او گرد آیند که قلب هایشان همچون پاره های آهن استوار است. بادهای تند حوادث آنان را نلغزاند، از جنگ خسته نشده و نترسند، اعتمادشان بر خدا است و سرانجام کار از آن پرهیزکاران است.»
(بحارالأنوار، ج 57، ص 215).
 
* حضرت رسول(ص) میفرمایند: «مردمی از شرق قیام میکنند و زمینه را برای حرکت جهانی مهدی [عج] فراهم میسازند.»
(الزام الناصب، ج 2، ص 14).
 
* آیت الله قائم مقامی در تفسیر روایات می گوید: با انقلاب اسلامی پروژه ی ظهور کلید خورده است، هیچ شوخی هم نداریم، هیچ رودربایستی هم نداریم که بترسیم، نه واقعیتی است و زمان هم معین نمی کنیم ولی واقعیت این است که با تشریف فرمایی امام خمینی به این عالم و وقوع انقلاب اسلامی و تشکیل دولت ولایت فقیه ، پروژه ظهور کلید خورده است.
 
* بسیاری ازمراجع عظام و علما معتقدند این انقلاب همان انقلاب وعده داده شده و زمینه ساز ظهور امام زمان(عج) است آنچنانکه خود حضرت امام(ره) میفرمایند: «انقلاب ما نقطة شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام، به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه است که خداوند بر همة مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.».
(صحیفة نور امام خمینی، ج 21، ص 327).
 
#امام‌خمینی‌ره
#انقلاب_اسلامی
#ظهور
#حدیث
#ولایت‌فقیه
 
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و سلامتی نائبشان امام خامنه‌ای، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام و ارواح طیبه شهدا صلوات
 
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

 



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: امام موسی کاظم علیه السلام , پیامبر , رسول الله صلوات الله علیه و آله و سلم , امام خمینی ره , مردم , مرد , قم , شرق , قیام , ظهور , امام مهدی عج , امام زمان علیه السلام , امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف , انقلاب اسلامی , ولایت فقیه , یا زهرا سلام الله علیها , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
*****************

 

 

 

امام کاظم علیه‏ السلام فرمودند:

اِذا کانَ لَکَ یا سَماعَةُ اِلَى الله‏ِ عَزَّوَجَلَّ حاجَةٌ فَقُل: اَللهمَّ اِنّى اَسْاَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلىٍّ فَاِنَّ لَهُما عِنْدَکَ شَاْنا مِنَ الشَّاْنِ وَ قَدْرا مِنَ القَدْرِ فَبِحَقِّ ذالِکَ الشَّاْنِ وَ بِحَقِّ ذالِکَ الْقَدْرِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اَنْ تَفْعَلَ بى کَذا وَ کَذا. فَاِنَّهُ اِذاکانَ یومُ الْقیامَةِ لَمْ یبْقَ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لا نَبىٌّ مُرْسَلٌ وَ لا مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ اِلاّ وَ هُوَ یحْتاجُ اِلَیهِما فى ذالِکَ الْیوْمِ؛

اى سماعه! هر گاه به درگاه خداوند عزّوجلّ حاجتى داشتى، بگو: بار خدایا! به حقّ محمّد و على، از تو درخواست مى‌‏کنم، زیرا آن دو را نزد تو مقام و منزلتى بزرگ است. پس به حقّ آن مقام و آن منزلت، از تو درخواست مى‌‏کنم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستى و فلان و بهمان حاجتم را برآورى، زیرا در روز قیامت، هیچ فرشته مقرّب و پیامبرِ مُرسل و مؤمن مخلصى نباشد، مگر این‏که به آن دو نیازمند باشد.

کافى، ج ۲، ص ۵۶۲، ح ۲۱

 

منبع (ادامه ...):

 

 

*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد

 

* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است

 

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

 

 



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: امام موسی کاظم علیه السلام , خدایا , محمد , علی , درخواست , مقام , منزلت , درود , صلوات , حاجت , قیامت , فرشته , فرشته مقرب , پیامبر , مرسل‌‌ , پیامبر مرسل , مومن , مخلص , اخلاص , بااخلاص , مومن مخلص , نیازمند , دعا , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
*****************

 

 

 امام کاظم علیه السلام فرمودند:

 

أما اِنَّ أَبدانَکُم لَیسَ لَها ثَمَنٌ اِلّا الجَنَّةَ، فَلا تَبیعوها بِغَیرِها؛

آگاه باشید! بدن‌های شما جز بهشت بهایی ندارد، به چیز دیگری نفروشید.

تحف‌العقول، ص ۴۱۰

 

شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی مدظله‌العالی:

 

 

شبیه این جمله را حضرت علی علیه ‌السلام نیز فرموده است: «أَلا حُرٌّ یدَعُ هذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهلِها؟ اِنَّهُ لَیسَ لِأَنفُسِکُم ثَمَنٌ اِلّا الجَنَّةَ، فَلا تَبیعُوها اِلّا بِها؛ آیا آزاد مردی پیدا می‌شود که این ته مانده‌ی دنیا را به اهلش واگذارد؟ بدانید جان شما بهایی جز بهشت ندارد، به کمتر از آن نفروشید».(1)
از سوره‌ی والعصر استفاده می‌شود که انسان همیشه در زیان طبیعی است؛ در درون ذات انسان سرمایه‌ای است که به تدریج فانی می‌شود: « إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ» چرا که سرمایه‌ی انسان عمر اوست و نمی‌شود آن را نگه‌ داشت، به تدریج فانی می‌شود و هر نَفَس گامی به سوی مرگ است: «نَفَسُ المَرءِ خُطَاهُ الی أَجَلِهِ».(2)
پس عمر سرمایه‌ای است رو به زوال و انسان گرفتار خسران است. این سرمایه قابل تبدیل است، اگر سرمایه‌ی یک سرمایه‌دار طلا باشد باقی می‌ماند، امّا اگر سیب باشد باید تبدیل کند چون در غیر این صورت خراب می‌شود، حال عمر را که سرمایه‌ای روبه‌زوال است به چه تبدیل کند که زیان نکند؟ هر کس این سرمایه‌ی عمر را با چیزی معامله می‌کند، بعضی با هوا و هوس و لذّتهای دنیا و بعضی با جمع‌آوری ثروت و بعضی با کسب مقام.
از دیدگاه قرآن همه‌ی اینها زیان است و تنها کسانی سود می‌کنند که قرآن اشاره کرده است: «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ». این آیه برای نجات از خسران به چهاراصل اشاره می‌کند:
اصل اوّل: مسأله‌ی ایمان است که به طور مطلق ذکر شده است، تا شامل ایمان به همه‌ی مقدّسات گردد.
اصل دوم: عمل صالح است که ثمره‌ی ایمان است، به همین دلیل اغلب در آیات قرآن «عمل صالح» همراه «ایمان» به عنوان «لازم و ملزوم» یکدیگر آمده است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً؛ هر فرد از مرد یا زن عمل صالحی انجام دهد، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم».(3)
اصل سوم: دعوت همگانی و عمومی به سوی حق است، تا همگان حق را از باطل به خوبی بشناسند.
اصل چهارم: صبر و استقامت و سفارش کردن یکدیگر به آن است.
در حدیث مورد بحث می‌فرماید: آگاه باشید بدن و وجود شما هیچ بهایی جز بهشت ندارد اگر به غیر آن بفروشید ضرر کرده‌اید. این جنّت فقط نعمت مادّی نیست بلکه قرب به خدا و رضی‌الله عنهم است، قرآن می‌فرماید:
«یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیةً مَّرْضِیةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَادْخُلِی جَنَّتِی؛ تو ای روح آرام یافته، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم درآی، و در بهشتم وارد شو».(4)
مرحوم نراقی می‌گوید: شیادی به مغازه‌ی یک خواروبار فروش مراجعه کرد و گفت: این گردوها هزار تایش چند است؟ گفت: مثلاً ده ریال، گفت: صدتا چند است؟ گفت: یک ریال، گفت : یکی چقدر است؟ گفت: ارزشی ندارد، گفت: یک دانه به من بده، گرفت و رفت. دوباره برگشت و گفت: خود شما گفتید یک دانه ارزش ندارد، یک دانه به من بده؟ او هم داد و رفت و برای بار سوم و چهارم برگشت و تقاضای یک دانه گردو کرد. صاحب مغازه یقه‌ی او را گرفت و گفت: تمام سرمایه‌ی مرا می‌خواهی از دستم ببری، به بهانه‌ی این که یکی یکی ارزش ندارد.
مرحوم نراقی بعد از نقل این داستان می‌گوید: شیطان با عمر انسان همین کار را می‌کند. همه‌ی عمر خیلی زیاد است امّا یک ساعت مهم نیست، به تدریج ساعتها را می‌گیرد، امروز و فردا را می‌گیرد یک وقت می‌بینیم که تمام عمر را داده‌ایم.
خوش به حال کسی که قبل از آنکه عمر خود را از دست بدهند قدرش را بدانند؛ چرا که زیانکاران واقعی آنها هستند که عمر را از دست داده‌اند.

 

 

پی‌نوشت‌ها:
1. نهج‌البلاغه، کلمات قصار، شماره‌ی 456.
2. همان مدرک، شماره‌ی 74.
3. نحل، آیه‌ی 97.
4. فجر، آیه‌ی 27 – 30.

 

منبع: گفتار معصومین علیهم‌السلام، جلد اول (درس اخلاق حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبدالله‌زاده، قم: انتشارات امام علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام، چاپ سوم، 1391.

 

 

منبع ادامه ...:

 

 

*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد

 

* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است

 

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

 



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: آگاه , آگاه باشید , بدن , بها , بهشت , نفروشید , فروش , امام موسی کاظم علیه السلام , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

فضیلت و خواص سوره عبس

سوره عبس یا «السفر»، « اعمی» (1) هشتادمین سوره قرآن کریم است که مکی  و 42 آیه دارد.

رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم فرموده اند: هر کس سوره عبس را قرائت نماید روز قیامت در حالی خواهد آمد که شادمان و خندان است. (2)

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر کس سوره عبس را قرائت نماید در بهشت زیر پرچم و سایه خداوند و مشمول کرامت خداوند خواهد بود و این کار کوچکی نزد خداوند است.(3)

همچنین از ایشان نقل شده است: هر کس هنگام بارش باران این سوره را قرائت نماید خداوند به تعداد قطرات باران گناهانش را می آمرزد. (4)

آثار و برکات سوره

1) مصون ماندن از خطرات

امام صادق علیه السلام می فرماید: اگر مسافر در راهش سوره عبس را قرائت نماید از خطرات پیش رویش در سفر باز داشته می شود.

همچنین فرموده اند: هر کس سوره عبس را بر کاغذ یا پوست سفیدی بنویسد هر جا که می رود همراه خود داشته باشد در راهش جز خیر و خوبی نمی بیند و از خطرات به اذن خداوند در امان است.(5)

2) پیدا شدن گمشده

مرحوم کفعمی در کتاب خود آورده است که قرائت این سوره موجب پیدا کردن گم شده و بازگشت غایب می شود.(6)

_____________________

پی نوشت:

(1) درمان با قرآن، ص136

(2) مجمع البیان، ج10، ص263

(3) ثواب الاعمال، ص121

(4) مستدرک الوسائل، ج6، ص210

(5) تفسیرالبرهان، ج5، ص580

(6) المصباح کفعمی، ص182

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

منبع (ادامه ...):

https://quran.anhar.ir/fazilat-311.htm

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ اللَّهَ مَنَّ عَلَیَّ بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ مِنْ کَنْزِ الْجَنَّهًِْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) خداوند با [نازل‌کردن] سوره‌ی حمد، از گنج بهشت بر من منّت نهاد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۳۸/ مستدرک الوسایل، ج۴، ص۱۶۶/ نورالثقلین

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَن جَابِرٍ عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) حَدِیثٌ طَوِیلٌ یَقُولُ فِیهِ حَاکِیاً عَنِ اللهِ تَعَالَی وَ أَعْطَیْتُکَ وَ لِأُمَّتِکَ کَنْزاً مِنْ کُنُوزِ عَرْشِی فَاتِحَهًَْ الْکِتَاب.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) جابر (رحمة الله علیه) در حدیثی طولانی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل می‌کند که حضرت از قول خداوند متعال فرمود: «به امّتت گنجی از گنج‌های عرشم را عطا کردم که آن فاتحة الکتاب (سوره‌ی مبارکه‌ی حمد) است».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸ نورالثقلین/ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۹۳

منبع (ادامه ...):

http://alvahy.com/

تفسیر صفحۀ ۱۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۸۹ - تفسیر نور:

«وَ لَمَّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الْکافِرِینَ» و چون از طرف خداوند، آنان را کتابی (قرآن) آمد که مؤیّد آن نشانه‌‏هایی است که نزد آنهاست و پیش از این به خود نوید می‌دادند (که با کمک کتاب و پیامبر جدید) بر دشمنان پیروز گردند، اما چون آنچه (از کتاب و پیامبر که از قبل) شناخته بودند، نزد آنان آمد به او کافر شدند، پس لعنت خدا بر کافران باد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۸۹:

این آیه، صحنۀ دیگری از لجاجت‌‏ها و هواپرستی‌‌های یهود را مطرح می‌کند که آنها بر اساس بشارت‌‏های تورات، منتظر ظهور پیامبر بودند و حتّی به همدیگر نوید پیروزی می‌‏دادند

و به فرمودۀ امام صادق علیه‌السّلام یکی از دلایل اقامت آنها در مدینه این بود که آنها می‌‏دانستند آن شهر، محلّ هجرت پیامبر است و به‌همین‌سبب از پیش در آنجا سکنی گزیده بودند؛ ولی بعد از ظهور پیامبر اسلام، با آن که نشانه‌‏های وی را موافق با آنچه در تورات بود یافتند، کفر ورزیدند. «تفسیر نورالثقلین»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۸۹:

۱. ادیان الهی، یکدیگر را تصدیق می‏‌کنند؛ نه‌آن‌که در برابر هم باشند. «مُصَدِّقٌ»

۲. به هر استقبالی نباید تکیه کرد. باآن‌که یهودیان در انتظار پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله سالیانی در مدینه سکنی گزیدند، ولی در عمل کفر ورزیدند. به عشق و انتظار خود مغرور نباشید. ممکن است در مرحلۀ عمل، حالات انسان عوض شود؛ خدای ناکرده امروز دعای ندبه بخواند، ولی فردا... . «کانُوا مِنْ قَبْلُ» «کَفَرُوا بِهِ»

۳. شناخت حقّ و علم به آن کافی نیست؛ چه بسا افرادی که حق را فهمیدند، ولی به خاطر لجاجت کافر شدند. «فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا»
تفسیر صفحۀ ۱۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۹۰ - تفسیر نور:

«بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْیاً أَنْ یُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلی‏ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلی‏ غَضَبٍ وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ مُهِینٌ» چه بد است آنچه‌که خویشتن را به آن فروختند، که از روی حسد، به آیاتی که خدا فرستاده بود کافر شدند (و گفتند:) که چرا خداوند از فضل خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد، (آیاتش را) نازل می‌‏کند؛ پس به قهرِ پی‌درپیِ الهی گرفتار شدند و برای کافران، مجازاتی خوارکننده است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۹۰:

در این آیه، علّت کفر یهودیان به پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله بیان شده است. آنها حسادت می‌‏ورزیدند که چرا بر یکی از افراد بنی‌اسرائیل، وحی نازل نشده است و این حسادت و کفرورزی، بهای بدی بود که خود را به آن فروختند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۹۰:

۱. معیار ارزش دین مردم، به انگیزه‌‏های آنان است. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا» «بَغْیاً»

۲. حسد مایۀ کفر است. بنی‌اسرائیل آرزو داشتند پیامبر موعود از نژاد آنان باشد و چون به آرزوی خود نرسیدند، حسادت ورزیده و کافر شدند. «بَغْیاً أَنْ یُنَزِّلَ»

۳. پیامبری، فضل الهی است. «مِنْ فَضْلِهِ عَلی‏ مَنْ یَشاءُ»

۴. نارضایتیِ انسان، تأثیری در الطاف حکیمانه خداوند ندارد. خدا بهتر می‌‌داند که رسالت خود را به عهدۀ چه‌کسی بگذارد. «مَنْ یَشاءُ»

۵. بدترین معاملات آن است که انسان هستی خود را بدهد و غضب الهی را بخرد. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا»، «غَضَبٍ»، «عَذابٌ مُهِینٌ»
تفسیر صفحۀ ۱۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۹۱ - تفسیر نور:

«وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» و هنگامی‌که به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل کرده ایمان آورید، گویند: ما تنها به چیزی ایمان می‌آوریم که بر (پیامبر) خودمان نازل شده باشد و به غیر آن کافر می‌‏شوند

درحالی‌که آن (قرآن) حق است و آنچه را (از تورات) با ایشان است، تصدیق می‌‏کند. بگو: اگر (به آیاتی که بر خودتان نازل شده) مؤمن بودید پس چرا پیامبران خدا را پیش از این به قتل می‌رساندید؟!
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۹۱:

۱. پیامبر اسلام، مأمور دعوت همۀ امّت‌‏ها به اسلام بوده است. «قِیلَ لَهُمْ»

۲. یکی از دلایل کفر کفّار، نژادپرستی و تعصّبات قومی است. «نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَراءَهُ»

۳. ملاک ایمان، حقّانیّت آیین است نه نژاد. «وَ هُوَ الْحَقُّ»

۴. قرآن، سراسر حق است. «أَنْزَلَ اللَّهُ» «وَ هُوَ الْحَقُّ»

۵. چون یهودیان زمان پیامبر به رفتار نیاکان خود راضی بودند، خداوند نسبت قتل انبیاء را به آنان داده است. «فَلِمَ تَقْتُلُونَ»

۶. دروغگو، رسواست. «فَلِمَ تَقْتُلُونَ» «إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» (اگر به انبیایی که از بنی‌اسرائیل است ایمان آورده‌‏اید، پس آن همه پیامبران همانند حضرت یحیی و زکریا را که از بنی‌اسرائیل بودند، چرا شهید کردید؟! آری، رفتار شما، نشانۀ ایمان نداشتن شماست.)
تفسیر صفحۀ ۱۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۹۲ - تفسیر نور:

«وَ لَقَدْ جاءَکُمْ مُوسی‏ بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ» و همانا موسی (آن همه) معجزات برای شما آورد، ولی شما پس از (غیاب) او گوساله را (به خدایی) گرفتید، درحالی‌که ستمکار بودید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۹۲:

شاهد زندۀ دیگر بر این که شما عرب بودن محمّد صلّی اللَّه علیه و آله را فقط بهانه قرار داده‏‌اید تا به او ایمان نیاورید، این است که با آن که حضرت موسی علیه‌السّلام برجسته‌ترین پیامبر از نژاد شما بود و آن همه دلایل روشن و معجزات برای شما آورد، ولی همین که چند شبی برای مناجات و گرفتن تورات به کوه طور رفت، به سراغ گوساله‌‏پرستی رفتید و تمام زحمات موسی علیه‌السّلام را بر باد داده و بر خویشتن ستم کردید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۹۲:

۱. ذکر سوابق، زمینه را برای قضاوت درست فراهم می‌کند. «اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ»

۲. بازگشت به شرک و جاهلیّت، ظلمی به خود و نسل‌‏های بعد است. «أَنْتُمْ ظالِمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۱۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۹۳ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إِیمانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» و (یاد کنید) آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر فراز شما بالا بردیم (و گفتیم:) دستوراتی که به شما داده‌‏ایم، محکم بگیرید و گوش دهید (و عمل کنید. امّا آنان) گفتند: شنیدیم و نافرمانی کردیم، و به سبب کفرشان به (پرستش) گوساله دل باختند. بگو اگر ادّعای ایمان دارید، (بدانید که) ایمان‌تان شما را به بد چیزی فرمان می‌‏دهد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۹۳:

آخرین حرف یهودیان این بود که اگر پیامبری از بنی‌اسرائیل نباشد، به او ایمان نمی‌‏آوریم و تنها کتابی را که بر خودمان نازل شده باشد، قبول داریم.
نمونه‌ای از دروغ‌های یهودیان از دیدگاه قرآن:

قرآن چند نمونه از دروغ‌های آنها را بیان می‌‌کند:

نمونۀ اوّل در آیۀ قبل بود که فرمود: شما اگر در این ادّعا راستگو هستید، پس چرا به موسی پشت کرده و به سراغ گوساله‌پرستی رفتید؟!

نمونۀ دوّم همین آیه است که می‌‏فرماید: از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالای سر شما قرار دادیم و گفتیم: با کمال قدرت قوانین آسمانی تورات را بگیرید و گوش داده و عمل کنید؛ امّا شما گفتید: ما قوانین را می‌‌شنویم، ولی عمل نمی‌‏کنیم.

حال اگر به قرآن و پیامبر اسلام ایمان نمی‏‌آورید به این بهانه که محمد صلّی اللَّه علیه و آله از ما نیست و قرآن بر بنی‌اسرائیل نازل نشده است، پس چرا با موسی و تورات او آن‌چنان برخورد کردید؟!

قرآن راز این عدم اعتقاد را چنین بیان می‌‏کند: آنها به خاطر کفرشان، دل‌های‌شان از علاقه به گوساله سیراب شده و جایی برای تفکّر و ایمان نمانده بود.

اگر بنی‌اسرائیل در ادّعای‌شان صادق هستند که هر چه بر ما نازل شود به آن ایمان می‏‌آوریم، پس این جنایت را که در پروندۀ آنان هست، چگونه توجیه می‌‏کنند؟

آیا گوساله‌پرستی، پیامبرکشی و پیمان‌‏شکنی، جزو ایمان است؟!
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۹۳:

۱. میثاق گرفتن، یکی از عوامل و انگیزه‌های عمل است. «أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ»

۲. حفظ دست‏‌آوردهای انقلاب الهی، هر چند به قیمت تهدید باشد، لازم است. «رَفَعْنا فَوْقَکُمُ»

۳. انجام احکام و دستورات الهی، نیازمند قدرت، جدّیّت، عشق و تصمیم است و با شوخی و تشریفات، سازگاری ندارد. دین‌داری، با ضعف و مسامحه و سازش‌کاری سازگار نیست. «خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ»

۴. عشق و علاقۀ مُفرِط، خطرناک است. اگر دل انسان از علاقه به چیزی پر شود، حاضر نمی‏‌شود حقایق را بپذیرد. «أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ»

چنان‌که گفته‌‏اند: «حبّ الشی‏ء یعمی و یصمّ» دوست‌داری چیزی، انسان را کوروکر می‌کند. یعنی انسان دیگر حاضر نیست عیب‌‏های آن را ببیند و یا بشنود.

۵. رفتار، بهترین بیانگر افکار و عقاید انسان است. «بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إِیمانُکُمْ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۱۵۷-۱۶۱.

منبع (ادامه ...):

https://olgoirani.com/content/14

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۵۹تا۶۲

و عنده مفاتح الغيب لا يعلمها إلا هو و يعلم ما فى البر و البحر و ما تسقط من ورقة إلا يعلمها و لا حبة فى ظلمات الا رض و لا رطب و لا يابس إلا فى كتاب مبين (۵۹)
و هو الذى يتوفاكم باليل و يعلم ما جرحتم بالنهار ثم يبعثكم فيه ليقضى اءجل مسمى ثم إليه مرجعكم ثم ينبئكم بما كنتم تعملون (۶۰)
و هو القاهر فوق عباده و يرسل عليكم حفظة حتى إذا جاء اءحدكم الموت توفته رسلنا و هم لا يفرطون (۶۱)
ثم ردوا إلى الله مولاهم الحق الا له الحكم و هو اءسرع الحاسبين (۶۲)

ترجمه :
۵۹ - كليدهاى غيب تنها نزد او است و جز او كسى آنرا نمى داند، آنچه در خشكى و درياست ميداند، هيچ برگى (از درختى ) نمى افتد مگر اينكه از آن آگاه است ، و نه هيچ دانه اى در مخفيگاه زمين ، و نه هيچ تر و خشكى وجود دارد جز اينكه در كتاب آشكار (در كتاب علم خدا) ثبت است .
۶۰ - او كسى است كه (روح ) شما را در شب (به هنگام خواب ) مى گيرد، و از آنچه در روز كسب كرده ايد (و انجام داده ايد) با خبر است سپس شما را در روز (از خواب ) برمى انگيزد (و اين وضع همچنان ادامه مى يابد ) تا مدت و سر آمد معينى فرا رسد سپس بازگشت شما به سوى او است ، و شما را به آنچه عمل ميكرديد آگاه ميسازد.
۶۱- او تسلط كامل بر بندگان خود دارد و مراقبانى بر شما مى فرستد، تا زمانى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما جان او را مى گيرند و آنها (در نگاهدارى حساب اعمال بندگان ) كوتاهى نمى كنند.
۶۲ - سپس (تمام بندگان ) به سوى خدا كه مولاى حقيقى آنها است باز ميگردند، بدانيد داورى مخصوص او است و او سريعترين حسابگران است .

تفسیر
اسرار غيب !

در آيات گذشته سخن از علم و قدرت خدا و وسعت دايره حكم و فرمان او در ميان بود، در اين آيات آنچه در آيات قبل اجمالا بيان شده ، مشروحا توضيح داده مى شود.
نخست به موضوع علم خدا پرداخته ، مى گويد:
(خزانه هاى غيب (يا كليدهاى غيب ) همه در نزد خدا است ، و جز او كسى آنها را نميداند (و عنده مفاتح الغيب لا يعلمها الا هو)
مفاتح جمع مفتح (بر وزن بهتر) به معنى كليد است ، و نيز ممكن است جمع مفتح (بر وزن دفتر) به معنى خزينه و مركز نگاهدارى چيزى بوده باشد.
در صورت اول معنى آيه چنين مى شود كه تمام كليدهاى غيب به دست او است ، و در صورت دوم تمام خزانه هاى غيب .
اين احتمال نيز وجود دارد كه هر دو معنى در يك عبارت مراد باشد، و همانطور كه در علم اصول اثبات كرده ايم مانعى از استعمال يك لفظ در چند معنى وجود ندارد، و در هر صورت اين دو لازم و ملزوم يكديگرند، زيرا هر كجا خزانه اى است ، كليدى وجود دارد.
ولى بيشتر به نظر ميرسد كه مفاتح به معنى كليدها باشد، نه خزائن ، زيرا هدف در اينجا بيان علم خدا است و آن با مساله كليد كه وسيله آگاهى از ذخاير مختلف است ، متناسبتر مى باشد، در دو مورد ديگر كه كلمه مفاتح در قرآن بكار رفته ، نيز منظور از آن كليد است .
سپس براى توضيح و تاكيد بيشتر مى گويد: آنچه در بر و بحر است خدا ميداند (و يعلم ما فى البر و البحر).
بر به معنى مكان وسيع است ، و معمولا به خشكيها گفته ميشود، و بحر در اصل نيز به معنى محل وسيعى است كه آب زياد در آن مجتمع باشد، و معمولا به درياها و گاهى به نهرهاى عظيم نيز گفته مى شود.
در هر حال آگاهى خدا از آنچه در خشكيها و درياها است ، به معنى احاطه علم او بر همه چيز است . و توجه به وسعت معنى جمله بالا (آنچه در خشكيها و درياها است خدا ميداند) در حقيقت روشنگر گوشه اى از علم وسيع او است .
يعنى او از جنبش ميلياردها موجود زنده ، كوچك و بزرگ ، در اعماق درياها.
از لرزش برگهاى درختان در تمام جنگلها و كوهها.
از تاريخچه قطعى شگفتن هر غنچه و باز شدن گلبرگها.
از جريان امواج نسيم در بيابانها و خميدگى درهها.
از شماره واقعى سلولهاى بدن هر انسان و گلبولهاى خونها.
از حركات مرموز تمام الكترونها در دل اتمها.
و بالاخره از تمام انديشه هائى كه از لابلاى پرده هاى مغز ما ميگذرد، و تا
اعماق روح ما نفوذ مى كند... آرى از همه اينها به طور يكسان با خبر است .
باز در جمله بعد براى تاكيد احاطه علمى خداوند، اشاره به خصوص در اين مورد كرده و مى فرمايد: هيچ برگى از درختى جدا نميشود، مگر اينكه آنرا ميداند (و ما تسقط من ورقة الا يعلمها).
يعنى تعداد اين برگها و لحظه جداشدنشان از شاخه ها و گردش آنها در وسط هوا و لحظه قرار گرفتنشان روى زمين ، همه اينها در پيشگاه علم او روشن است . هم چنين هيچ دانه اى در مخفيگاه زمين قرار نميگيرد، مگر اينكه تمام خصوصيات آن را ميداند (و لا حبة فى ظلمات الارض ).
در حقيقت دست روى دو نقطه حساس گذارده شده است ، كه براى هيچ انسانى هر چند ميليونها سال از عمر او بگذرد، و دستگاههاى صنعتى و تكامل حيرت انگيز پيدا كند، احاطه بر آن ممكن نيست .
چه كسى ميداند بادها در هر شبانه روز در سرتاسر كره زمين چه بذرهائى را از گياهان جدا كرده و به چه نقطه اى مى پاشد، بذرهائى كه ممكن است گاهى ساليان دراز در اعماق زمين مخفى بمانند، تا آب كافى براى رشد و نمو به دست آورند؟. چه كسى مى داند كه در هر ساعت به وسيله حشرات و يا به وسيله انسانها چند دانه از چه نوع بذر و در كدام نقطه زمين افشانده مى شوند؟.
كدام مغز الكترونيكى ميتواند، تعداد برگهائى كه در يك روز از شاخه درختان جنگلها جدا مى شوند حساب كند؟.
نگاه به منظره يك جنگل مخصوصا در فصل پائيز، و به ويژه به دنبال يك رگبار يا يك تند باد، و منظره بديعى كه سقوط پى در پى برگها پيدا مى كند، بخوبى اين حقيقت را ثابت مى كند، كه اينگونه علوم هيچ گاه ممكن نيست در دسترس انسان قرار گيرد.
در واقع سقوط برگها لحظه مرگ آنها است ، و سقوط دانه ها در مخفيگاه
زمين گامهاى نخستين حيات و زندگى آنها است ، او است كه از نظام اين مرگ و زندگى با خبر است ، حتى گامهاى مختلفى را كه يك دانه به سوى زندگى كامل و شكوفان شدن برمى دارد در هر لحظه و هر ساعت در پيشگاه علم او آشكار است .

بيان اين موضوع يك اثر فلسفى دارد و يك اثر تربيتى .
اما اثر فلسفى آن اين است كه پندار كسانى را كه علم خدا را منحصر به كليات مى دانند، و معتقدند كه خدا از جزئيات اين جهان آگاهى ندارد، نفى مى كند، و صريحا مى گويد كه خدا از همه كليات و جزئيات آگاهى كامل دارد.
و اما اثر تربيتى آن روشن است ، زيرا ايمان به اين علم وسيع پهناور به انسان مى گويد تمام اسرار وجود تو، اعمال و گفتار تو، نيات و افكار تو، همگى براى ذات پاك او آشكار است با چنين ايمانى چگونه ممكن است انسان مراقب حال خويش نباشد و اعمال و گفتار و نيات خود را كنترل نكند.
و در پايان آيه مى فرمايد هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در كتاب مبين ثبت است (و لا رطب و لا يابس الا فى كتاب مبين ).
اين جمله با عبارتى كوتاه وسعت بي انتهاى علم خدا را به همه موجودات بيان ميكند. و هيچ چيز از آن مستثنى نخواهد بود، زيرا منظور از تر و خشك معنى لغوى آن نيست بلكه اين تعبير معمولا كنايه از عموميت مى باشد.
در مورد كتاب مبين احتمالات مختلفى از ناحيه مفسران داده شده است ولى بيشتر به نظر مى رسد كه منظور از كتاب مبين همان مقام علم پروردگار است يعنى همه موجودات در علم بى پايان او ثبت مى باشند، و تفسير آن به لوح محفوظ نيز قابل تطبيق بر همين معنى است ، چه اينكه بعيد نيست كه لوح محفوظ نيز همان صفحه علم خدا باشد.
اين احتمال نيز در معنى كتاب مبين وجود دارد كه منظور از آن عالم آفرينش و خلقت و سلسله علت و معلولها است ، كه همه چيز در آن نوشته شده است .
در روايات متعددى كه از طرق اهل بيت رسيده است ، ورقة به معنى جنين سقط شده و حبة به معنى فرزند و ظلمات الارض به معنى رحم مادران و رطب به معنى آنچه از نطفه ها زنده ميمانند، و يابس به معنى آنچه از بين مى رود، تفسير شده است.

شك نيست كه اين تفسير با جمود روى معانى لغوى اين كلمات تطبيق نمى كند، زيرا ورقه به معنى برگ و حبه به معنى دانه ، و ظلمات الارض به معنى تاريكهاى زمين و رطب به معنى تر و يابس به معنى خشكى است ولى ائمه اهل بيت در حقيقت با اين تفسير خواسته اند، مسلمانان را متوجه كنند، كه بايد با يك ديد وسيع و گسترده به آيات قرآن بنگرند، و در فهم معنى آنها تنها روى لفظ جمود نكنند، بلكه به هنگامى كه قرائن دليل بر توسعه معنى هستند، به وسعت معنى بنگرند.
روايت فوق در حقيقت اشاره به اين است كه مفهوم آيه بالا منحصر به دانه هاى گياهان نيست ، بلكه حتى بذرهاى نطفه هاى انسانى را نيز شامل مى شود.
در آيه بعد بحث را به احاطه علم خداوند به اعمال انسان كه هدف اصلى است ، كشانيده و قدرت قاهره خدا را نيز مشخص مى سازد، تا مردم از مجموع اين بحث نتايج تربيتى لازم را بگيرند.
نخست مى گويد او كسى است كه روح شما را در شب قبض مى كند، و از آنچه در روز انجام مى دهيد و به دست مى آوريد آگاه است (و هو الذى يتوفيكم بالليل و يعلم ما جرحتم بالنهار)
توفى در لغت به معنى باز گرفتن است ، و اينكه خواب را يك نوع باز گرفتن روح معرفى كرده ، بخاطر آن است كه خواب - همانطور كه معروف است - برادر مرگ است ، مرگ تعطيل كامل دستگاه مغز آدمى و قطع مطلق پيوند روح و جسم است ، در حاليكه خواب تنها تعطيل بخشى از دستگاه مغز و ضعيف شدن اين پيوند است ، بنابراين خواب مرحله كوچكى از مرگ حساب مى شود.
جرحتم از ماده جرح و در اينجا به معنى اكتساب و به دست آوردن چيزى است . يعنى شما شب و روز در زير چتر قدرت و علم خداوند قرار داريد ، آن كس كه از پرورش دانه هاى نباتات در دل خاك ، و از سقوط و مرگ برگها در هر مكان و هر زمان آگاه است ، از اعمال شما نيز آگاهى دارد. سپس مى گويد: اين نظام خواب و بيدارى تكرار ميشود، شب ميخوابيد و روز شما را بيدار مى كند و اين وضع هم چنان ادامه دارد تا پايان زندگى شما فرا رسد (ثم يبعثكم فيه ليقضى اجل مسمى ).
سرانجام نتيجه نهائى بحث را چنين بيان مى كند سپس بازگشت همه به سوى خدا است و شما را از آنچه انجام داده ايد آگاه ميسازد (ثم اليه مرجعكم ثم ينبئكم بما كنتم تعملون ).

در آيه بعد باز براى توضيح بيشتر روى احاطه علمى خداوند نسبت به اعمال بندگان ، و نگاهدارى دقيق حساب آنها براى روز رستاخيز چنين مى گويد: او تسلط كامل بر بندگان خود دارد و همواست كه حافظان و مراقبانى بر شما
مى فرستد كه حساب اعمالتان را دقيقا نگاهدارى كنند (و هو القاهر فوق عباده و يرسل عليكم حفظة ).
همانطور كه سابقا نيز اشاره كرديم قاهريت به معنى غلبه و تسلط كامل بر چيزى است به طورى كه هيچگونه توانائى مقاومت در طرف مقابل نباشد، و به عقيده بعضى اين كلمه معمولا در جائى بكار برده مى شود كه طرف مقابل داراى عقل باشد، در حاليكه لفظ غلبه هيچ يك از اين دو خصوصيت را ندارد، بلكه معنى آن كاملا وسيع است .
حفظة جمع حافظ و در اينجا به معنى فرشتگانى است كه مامور نگاهدارى حساب اعمال انسانها هستند، همانطور كه در سوره انفطار آيه 10 تا 13 مى خوانيم (ان عليكم لحافظين . كراما كاتبين . يعلمون ما تفعلون ): مراقبان و حافظانى بر شما گمارده شده ، آنها نويسندگان بزرگوارى هستند كه از هر كار شما آگاهند.
بعضى از مفسران معتقدند كه آنها حافظ اعمال انسان نيستند، بلكه ماموريت آنها حفظ خود انسان از حوادث و بلاها تا رسيدن اجل معين مى باشد، و جمله (حتى اذا جاء احدكم الموت ) را كه بعد از حفظة ذكر شده ، قرينه آن ميدانند، و آيه 11 سوره رعد را نيز ممكن است ، گواه بر اين سخن گرفت .
ولى دقت در مجموع آيه مورد بحث نشان مى دهد كه منظور از حفظ در اينجا همان حفظ اعمال است و در مورد فرشتگانى كه مامور حفظ انسانها هستند، به خواست خدا در تفسير سوره رعد بحث خواهيم كرد. سپس مى فرمايد: نگاهدارى اين حساب تا لحظه پايان زندگى و فرا رسيدن مرگ ادامه دارد (حتى اذا جاء احدكم الموت ).
و در اين هنگام فرستادگان ما كه مامور قبض ارواحند روح او را مى گيرند
(توفته رسلنا).
و در پايان اضافه مى كند كه اين فرشتگان به هيچ وجه در انجام ماموريت خود كوتاهى و قصور و تفريط ندارند، نه لحظه اى گرفتن روح را مقدم ميدارند، و نه لحظه اى مؤ خر (و هم لا يفرطون ).
اين احتمال نيز وجود دارد كه اين صفت مربوط به فرشتگان حافظان حساب اعمال انسانها بوده باشند، كه آنها در حفظ و نگاهدارى حساب اعمال كمترين كوتاهى و قصور ندارند و تكيه سخن در آيه مورد بحث نيز روى همين قسمت است
در آيه بعد اشاره به آخرين مرحله كار انسان كرده ، مى گويد: افراد بشر پس از طى دوران خود با اين پرونده هاى تنظيم شده كه همه چيز در آنها ثبت است ، در روز رستاخيز به سوى پروردگارى كه مولاى حقيقى آنها است باز مى گردند (ثم ردوا الى الله مولاهم الحق ).
و در آن دادگاه ، دادرسى و حكم و قضاوت مخصوص ذات پاك خدا است (الا له الحكم ).
و با آنهمه اعمال و پرونده هائى كه افراد بشر در طول تاريخ پرغوغاى خود داشته اند به سرعت به تمام حسابهاى آنها رسيدگى ميكند، (و هو اسرع الحاسبين ).
تا آنجا كه در بعضى از روايات وارد شده ، انه سبحانه يحاسب جميع عباده على مقدار حلب شاة !: خداوند حساب تمام بندگان را در زمان كوتاهى به اندازه دوشيدن يك گوسفند رسيدگى مى كند !.
همانطور كه در تفسير سوره بقره آيه 202 گفتيم ، سرعت حساب بندگان به قدرى است كه حتى در يك لحظه همه حساب آنها را ميتواند مشخص كند، حتى ذكر زمان دوشيدن يك گوسفند و روايت بالا براى نشان دادن كوتاهى زمان است ، و لذا در روايت ديگرى مى خوانيم : ان الله تعالى يحاسب الخلائق كلهم فى مقدار لمح البصر: خداوند حساب همه بندگان را در يك لحظه ميرسد! و دليل آن همان است كه در تفسير آيه فوق گذشت ، و آن اينكه اعمال آدمى در وجود او و در موجودات اطراف او اثر ميگذارد، يعنى درست همانند ماشين هائى است كه مقدار حركت و كاركرد خود را روى دستگاههائى با نمره نشان مى دهند!
و به تعبير روشنتر اگر دستگاههائى دقيقى باشد، مى تواند در چشم انسان تعداد نگاه هاى خيانت آميزى كه كرده است ، بخواند، و روى زبان انسان تعداد دروغها و تهمتها و زخم زبانها و سخنان نادرست را مطالعه كند، خلاصه هر يك از اعضاء بدن انسان علاوه بر روح او دستگاه حساب و شمارشى در درون خود دارد و با يك لحظه بررسى حساب آن روشن مى گردد.
و اگر در پاره اى از روايات مى خوانيم كه افراد پرمسؤليت و پر ثروت محاسباتشان در آن روز طولانى مى شود، در حقيقت نه بخاطر آن است كه معطل رسيدگى به اصل حساب شوند بلكه آنها بايد در برابر سؤالاتى كه نسبت به اعمال آنها مى شود، جوابگوئى كنند، يعنى سنگينى بار مسؤليت و لزوم جواب گوئى و اتمام حجت زمان دادگاه آنها را طولانى مى كند.

مجموع اين آيات يك درس كامل تربيتى براى بندگان خدا است ، آگاهى خداوند از كوچكترين ذرات اين جهان ، احاطه علمى او بر همه چيز، قدرت و قهاريت او نسبت به بندگان ، اطلاع او از تمام اعمال بشر، نگاهدارى حساب اعمال به وسيله كاتبان دقيق ، گرفتن جان او در لحظه معين ، برانگيخته شدن او در رستاخيز و سپس رسيدگى دقيق و سريع به تمام كارهاى اين انسان .
كيست كه ايمان به مجموع اين مسائل داشته باشد، و مراقب اعمال خويش نگردد؟ بيحساب ظلم و ستم كند، بيدليل دروغ بگويد، و بى جهت به ديگران تجاوز كند، آيا اين اعمال با ايمان و اعتقاد و توجه به اصول فوق هرگز جمع مى شود؟!

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

یک نکته در باره ﺍﻟﻘﺎﺏ مبارک ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ)

مهم:
ﻧﺎﻡ ﻣﺒﺎﺭک ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺷﺒﻴﺮ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﻴﻞ ﻃﺎﺏ ﺍﺳﺖ.
لکن
[ در کتاب وصایای رییس بزرگترین معبد هندو ها با سابقه نگارش ۳۰۰۰ سالهِ کتاب، که وصیت اولین رئیس واستاد آن معبد ،خطاب به خصصیصن خو بوده ،نام امام حسین علیه السلام دربین نام ذوات مقدسدخمسه آل عبا(علیهم السلام) را بنده حوسین دیدم که اسامی ذوات مقدس ۵ تن آل عبا در آن کتاب بصورت زیر نوشته شده بود،

احمد
عالی
بتول
حاسین
حوسین

ودر واقع رئیس آن معبد در آخربن لحظات عمر خود به شاگردانش وصیتی مهم کرده بود ،
که هرگاه در زندگی به مشکل خیلی بزرگ و لاینحلی مواجه شدید به این اسامی نورانی متوسل بشوید ،مشکلتان حل می شود.

(س.م.ر)

و این کتاب ۳۰۰۰ ساله در آن معبد بزرگ وقدیمی در هند موجوداست

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

https://www.leader.ir/fa

نام :عباس
نام خانوادگى :مشهدى‌الكوبه‌فراهانى
نام پدر :محمود
تاريخ‌تولد :1341/12/01
ش.ش :12409
محل‌صدورشناسنامه :تهران
تاريخ شهادت :1365/04/17
نوع حادثه :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه

بسم الله الرحمن الرحيم
الهم الرزقنغا توفيق الشهاده فى سبيلك
خداوندا توفيق شهادت در راهت را روزيم گردان

از خداوند مى‌خواهم و آرزو دارم كه مردن و كشته شدنم را شهادت در راه خودش قرار دهد ساليان دراز بود كه شيعيان با شنيدن روضه حضرت حسين (ع) از ته دل با ناله فرياد مى‌زدند كه اى خدا اى كاش من هم در كربلا بودم و به يارى حسين مى‌رفتم و در راه حسين به شهادت مى‌رسيدم و امام را يارى ميكردم بارها دعا كردند و آرزو كردند آنقدر عابدان شب شيران روز دعا كردند و آنقدر اين شيران به درگاه خداوند مويه كردند تا كه خداوند سبحان منت گذاشت بر آنها حجت را تمام كرد بر انسانها تا مشخص شود راستگويان از دروغگويان و نايب بر حق مهدى (عج) امام خمينى را به يارى امت فرستاد فرزند حسين را فرزندى كه از شنيدن نامش شرق و غرب به لرزه در مى‌آيند طلب اينجاست كه اى شيعه‌اى مسلم بياد بياور پيمانت را كه گفتى اى كاش من هم در صحنه كربلا مى‌بودم و در راه حسين و براى حسين شهيد مى‌شدم اكنون چشم باز كن و ببين حسين را در ميان نامردمان و ببين كه حسين زمان چكونه چون حسين و چگونه چون شير مى‌خروشد پس بياريش بشتاب كه در غمش نمائى به شكر خدا ديگر اكنون بهاران حسين ببارند لكن بيائيد از ياران خاص حسين (ع) باشيد بياييد بسيجى باشيد بياييد سرباز امام زمان باشيد.
عاجزانه آرزو دارد همه جا كه هميشه از اين بسيجى‌ها غافل نضشويد هميشه سعى كنيد كمكشام كنيد خودتان هم سعى كنيد بسيجى بضشويد باور كنيد به نظر من ارزش يك بسيجى از يك پاسدار خيلى بيشتر است از ارتشى خيلى بيشتر است اين بسيجى‌ها نشان از حضرت على اكبر دارند باور كنيد همين پشت جبهه شبها وقتى ساعت 2 يا سه بعد از نصف شب وسط زمستان با ماشين به بچه‌هاى بسيج سر مى‌زدم باور كنيم انسان وقتى كه با آنها دست مى‌دهد احساس مى‌كنم كه تمامى وجودش يخ زده به والله انسان شرمنده مى‌شود من كه حقوق مى‌گيرم اصلا نمى‌توانم به اندازه نصف او هم كار كنم تازه او حقوق هم نمى‌گيرد و اين را بدانيد كه انشاءالله اجر و مزد اينها نزد آقا امام زمان است و ما هيچوقت نخواهيم توانست ذره‌اى از خدمات بسيج و بسيجى را جبران كنيم ولى حداقل كارى كه مى‌توانيم بكنيم اين است كه خودمان را به آنها نزديك كنيم تا بلكه در آن دنيا هم شايد كه بتوانيم از شفاعت آنها بهره‌مند شويم.
وقتى كه انسان با اين برادران بسيج برخورد مى‌كند جدا شرمنده ميشود و مى‌ماند كه به آنها چه بگويد و با آنها چه كند وقتى كه خوب فكر كنى مى‌بينى هيچ معلوم نيست كه فردا كدام اينها زنده هستند و كدام يك شهيد مى‌شوند انسان در برخورد با اينها خيلى بايد مواظب خودش باشد نكند كه بايد فردا روزى شرمنده باشد و نتواند جواب‌گو باشد بايد ما بدينجا مدام به فكر باشيم و دلى بدست آوريم و نكند خداى نكرده با اين بار سنگين نارضايتى شهيدى را هم به همراه خودمان بكشيم اين بسيجى‌ها سربازان امام زمان هستند بزرگوار و بخشنده لكن ما چرا هر روز آنها را به هر طرف كه مى‌خواهيم بكشيم آنقدر روى اينها كار كنيم تا بعد از مدتها با تجربه شويم بعد از آن هم بسيج را بگذاريم و به جاى ديگرى رويم كار در واحد بسيج را فقط بسيجى مى‌تواند انجام بدهد يعنى اينكه خودش بسيجى باشد و هواى كربلا در سر داشته باشد من فكر مى‌كنم كه واحد بسيج بهترين قسمت و بهترين واحد سپاه باشد .
و تو اى برادر بسيجى با تو چه بگويم كه بهترين‌ها را تو دارى و بهترين‌ها را تو مى‌دانى عشق به لقاءالله ايمان به خدا علاقه به امام را تو دارى و شهادت و خط امام را هم تو مى‌دانى ،امام و خط امام را نگهبان هستى كربلا و عاشورا را طالبى از خدا كمك بگير و توكل بر او كن كه انشاءالله پيروز هستيم و برنامه‌هاى دراز مدت و آينده جمهورى اسلامى را در نظر داشته باشيد.
خداوندا انشاءالله به تمامى خانواده‌هاى شهدا صبر و اجر جزيل عنايت بفرمايد و همچنين از خداوند سبحان خواهانم كه انشاءالله به پدر و مادرم صبر عنايت بفرمايد از پدرم كه تمامى عمرش را از تولدم و تا لحظه آخر مدام براى من زجر كشيد و چه زحماتى را متحمل شد تا من بزرگ شدم و تا به آخر تشكر مى‌كنم و اگر چه عمرى باقى نبود كه بتوانم شايد گوشه‌اى از آن زحمات را جبران كنم لكن از خدا مى‌خواهم كه به ايشان اجر عنايت بفرمايند و اميدوارم كه از سر تقصيرات من بگذرد و مرا حلال كند.
همچنين مادر مهربان و بزرگوارم چه‌ها كه به خاطر من نكشيدى چقدر تو را اذيت كردم و چقدر موجب ناراحتى شما شدم و آنچه را كه مى‌خواهم بگويم اينكه خداوند عنايتى كرد و در پرتو انقلاب اسلامى مرا هدايت كرد و اميدوارم كه مرا به بزرگوارى و مهربانى خودت ببخشى و مرا حلالم كنى زيرا كه اگر شما مرا نبخشيد شهادت هم دردى از من دوا نكند
از تمامى برادران و خواهرانم طلب بخشش مى‌كنم و تمامى شما را به اسلام و اطاعت از امام سفارش مى‌كنم و بيشتر از هر چيز به حسين كه بسيجى خوبى باش در بسيج بمان و سعى كن كه به خانه كمك كنى .
از خواهرانم هم مى‌خواهم كه حجابشان را حفظ كنند كه حفظ حجاب شما حفظ خون تمامى شهداست و شايد به خاطر همين است كه تمامى دشمنان اسلامى سعى دارند كه حجاب را از زنان مسلمان بگيرند و آخرين مطالب اينكه اگر مى‌خواهيد كه بعضى از افراد ناباب در مسجد محل نفوذ نكنند و مسجد را محل تجارت خودشان نكنند برويد و مسجد را پر كنيد و نگذاريد كه جاى شما در مسجد خالى باشد از تمامى دوستان و فاميل دور و نزديك هر كدام كه سراغ داريد حلاليت بگيريد و از تمامى آشنايان التماس دعا دارم در مورد كتابهايم و اگر چيزى پيدا كرديد كه متعلق به من بوده و يا هست در تصميم‌گيرى با زهرا مشورت كنيد و او را در جريان بگذاريد و مطلبى هم كه فراموش شده بود اينكه به عموهايم بگوئيد كه اين امام نائب امام زمان است و ولى‌فقيه زمان حكمش حكم امام زمان و حكم پيغمبر و حكم خداست او را اطاعت كنيد تمامى شهدا را در نظر بگيريد تمامى شهدا خون دادند كه بگويند ما به خاطر اسلام در راه خدا جنگيديم رهبر و امام ما امام خمينى است شما هم اگر مسلمانيد بايد پيرو و دنباله‌رو ما باشيد و از عموهايم مى‌خواهم كه خودشان پيرو امام باشند و انشاءالله مبلغ اسلام و امام باشند انشاءالله پاسدار حرمت خون شهدا باشيد كه رضايت خداوند سبحان در اين عمل شما خواهد بود.و آخرين مطالب اينكه به قول شهيد مطهرى گريه بر شهيد شركت در حماسه اوست و غبطه خوردن به حال خود كه چرا ما اين چنين سعادتى نصيبمان نشده و همچنين گريه تسكينى است بر دردها و غم از دست دادن‌ها لكن من هيچ راضى نخواهم بود كه كسى خودش را به خاطر من ناراحت كند فقط از تمامى برادران و خواهران طلب بخشش و حلاليت مى‌طلبم و از تمامى حزب الله التماس دعا دارم .

منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: , ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه بقره , سوره مبارکه انعام , سوره مبارکه حمد , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: فضیلت و خواص سوره عبس , فضیلت , خواص , سوره عبس , سوره حمد , سوره بقره , سوره انعام , شهید مشهدی , فراهانی , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , شهادت امام موسی کاظم علیه السلام , امام موسی کاظم علیه السلام , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
10 ربیع الثانی شهادت حضرت معصومه علیها السلام ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 26 آبان 1400

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

10 ربیع الثانی

شهادت حضرت معصومه علیها السلام

در این روز در سال 201 هـ (1) بنا بر مشهور سالروز شهادت (2) حضرت ولیة الله خاتون خلق جهان، عابده ی زاهده ی کامله ی مستوره حضرت فاطمه معصومه علیها السلام دختر امام موسی کاظم علیه السلام است.

آن حضرت 17 روز پس از ورود به شهر قم، با دلی شکسته و غصّه دار از داغ پدر و فراق برادر، رحلت فرمودند. در عزای آن حضرت شهر قم را یکپارچه غم و ماتم فرا گرفت.

بدن مطهّر آن حضرت را غسل داده کفن کردند، و به طرف باغ موسی بن خزرج _ مکان فعلی حرم مطهّر _ آوردند.

دو سوار نقابدار از بیرون شهر آمدند و بر بدن آن حضرت نماز خواندند. آنگاه داخل سرداب شده بدن مطهّر را دفن کردند و رفتند، و کسی آنان را نشناخت.

موسی بن خزرج آن باغ را وقف حضرت معصومه علیها السلام نمود، و از بوریا و حصیر سقفی بر روی قبر آن حضرت قرار داد. این بنا بود تا آنکه زینب دختر امام جواد علیه السلام بروی قبر شریف قبّه ای بنا نهاد. سپس جماعتی از دختران ائمه علیهم السلام در آن مکان دفن شدند.

هنگامی که ام ّمحمّد دختر موسی بن محمّد بن علی الرضا علیه السلام فوت کرد، در کنار آن حضرت دفن شد. بعد از آن میمونه خواهر امّ محمّد از دنیا رفت، و آن بزرگوار هم در جنب امّ محمّد دفن شد.

روی این دو قبر یک گنبد دیگر بنا کردند، به گونه ای که دو گنبد چسبیده به هم به روی قبر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام و امّ محمّد و میمونه بوده است.

به جز دختران حضرات معصومین علیهم السلام، دو کنیز هم دفن شده اند (3) که در هنگام مرمّت کف حرم مطهّر در زمان ناصر الدّین شاه، روزنه ای به سردابی پیدا می شود و چند زن صالحه، وارد سرداب می شوند.

پیکر پاک میمونه و دو تن از کنیزان را پس از هزار سال تر و تازه مشاهده می کنند. این سرداب جنب سرداب حضرت فاطمه معصومه علیها السلام قرار دارد. (4)

مرحوم نمازی شهادت حضرت معصومه علیها السلام را در 12 ربیع الثانی سال 201 هـ نقل کرده (5) و قول منسوب به شیخ حرّ عاملی رَحِمَهُ الله هشتم شعبان سال 201 هـ است. (6)

امام صادق علیه السلام می فرماید :

«برای خداوند متعال حرمی است و آن مکّه، و برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله حرمی است و آن مدینه، و برای امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است و آن کوفه، و قم کوفه صغیر است. و بهشت دارای هشت در است که سه در آن از قم است.

در آن شهر زنی از اولاد من از دنیا می رود که اسمش فاطمه است، و او دختر موسی بن جعفر علیه السلام است که به شفاعت او تمامی شیعیانم وارد بهشت می شوند. (7)

منابع :
1. منتخب دریای سخن : ص 34.
2. الحیاة السیاسیة للإمام الرضا علیه السلام : ص 428. و ... .
3. تاریخ قم : ص 214 ـ 213. و ... .
4. اجساد جاویدان : ص 105.
5. مستدرک سفینة البحار : ج 8، ص 262.
6. حیات السّت علیهم السلام : ص 11.
7. مجالس المؤمنین : ج 1، ص 83.

منبع:

https://t.me/fazylatha

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , حوزه‌های علمیه , حجاب , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: 10 ربیع الثانی , شهادت حضرت معصومه علیها السلام , شهادت , حضرت معصومه علیها السلام , دختر امام موسی کاظم علیه السلام , دختر , امام موسی کاظم علیه السلام , غسل , کفن , بدن مطهر , باغ موسی بن خزرج , باغ , موسی بن خزرج , دو سوار نقابدار , نماز , قم , شهر قم , داغ پدر , فراغ برادر , رحلت , عزا , غم , ماتم , سرداب , بوریا , حصیر , زینب , امام جواد علیه السلام , دفن , میمونه , گنبد , دختر , دختران , حضرات معصومین علیهم السلام , مرحوم نمازی , امام صادق علیه السلام , مکه , خداوند متعال , رسول خدا صلّی الله علیه و آله , مدینه , امیرالمؤمنین علیه السلام , کوفه , کوفه صغیر , بهشت , هشت در , هشت در بهشت , زن , فاطمه , دختر موسی بن جعفر علیه السلام , موسی بن جعفر علیه السلام , شفاعت , شیعیان , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2242
:: باردید دیروز : 69
:: بازدید هفته : 2355
:: بازدید ماه : 19146
:: بازدید سال : 66819
:: بازدید کلی : 66819

RSS

Powered By
loxblog.Com